به گزارش قدس آنلاین، محمدرضا باهنر، جبهه پیروان خط امام و رهبری، در گفتگویی تفصیلی به بیان نکاتی پیرامون انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰، تحرکات انتخاباتی ۲ جناح اصولگرا و اصلاح طلبان و ... پرداخته است. در ادامه بخشی از این گفتگو را می خوانید؛
انتخابات ۱۴۰۰ به ظاهر انتخابات پرکاندیدایی است، برای این انتخابات باز هم با همان مدلهای گذشته قصد وحدت دارید؟ به مدلهای وحدت برای ۱۴۰۰ فکر کردهاید؟
متأسفانه تا زمانی که چند حزب فراگیر، ضابطه مند و پاسخگو در کشور نداشته باشیم خواهیم دید در هر انتخابات، اصولگرایان و اصلاح طلبان دور هم جمع میشوند و میخواهند با هم وحدت کنند و چنین وحدت هایی، ثبت شده و ضبط شده نیست و فقط هر دوره، با دوره بعد تغییر میکند اما شاکله همان است. یک زمانی تحت عنوان شورای ائتلاف، «جمنا»، و یا شورای ائتلاف بزرگ ظاهر میشوند و اطلاح طلبان هم همین کار را میکنند، آنها نیز شورای راهبردی دارند و این کار، خیلی وقت و انرژی فعالان سیاسی را میگیرد چرا که ۷۰ تا ۸۰ درصد از وقتمان صرف این میشود که با هم وحدت کنیم و ۲۰ درصد از انرژی میماند که میخواهیم آن را به رقابت با رقیب خود اختصاص دهیم، البته طرف مقابل هم اذیت خواهد شد.
بالاخره، شورای ائتلاف که انتخابات مجلس یازدهم را مدیریت کرد، فعال است و با جامعه روحانیت مبارز رفت و آمدهایی دارند و ما هم بعضاً در جلسات شرکت میکنیم و دوستان تلاش میکنند به یک ساختار وحدت آفرین برسند.
یعنی این تلاشها و رفت و آمدها باعث تغییر تابلو و سازوکار نیروهای انقلاب در انتخابات سال آینده میشود؟
تابلو مهم نیست. در انتخابات مجلس یازدهم از ما سوال میکردند «جمنا» کجا رفته است؟ پاسخ میدادیم این دوره، جمنا هم هست و هم نیست یعنی همه اعضا جمنا در این مجموعه هستند اما فقط آنها نیستند. سعی میکنیم کسانی که در دورههای گذشته بیرون ماندند، جذب شوند؛ هدف و چشم اندازِ، وحدت صددرصدی است اما اینکه آیا به این صددرصد می رسیم یا نه متفاوت است چرا که بعضی وقتها به ۷۵، ۸۰ و یا ۸۵ درصد رسیده بودیم اما تلاش ما براین است به وحدت صددرصدی دست یابیم.
پس احتمال میرود با همین سازوکار و نام شورای ائتلاف در انتخابات فعالیت کنید؟
پیرامون اسم هنوز تصمیم گیری نشده است، بیشتر ساختار مهم است. شاید اسم، همان شورای ائتلاف بماند و یا اسم دیگری داشته باشد که این نامگذاریها از درجه دوم اهمیت برخوردار است.
جبهه پیروان خط امام و رهبری به عنوان یک تشکل اصولگرا قرار است چه زمانی وارد مصادیق انتخابات شود؟
در حال حاضر افرادی که خود را برای انتخابات گرم میکنند متعدد و متنوع هستند، در هر دو طرف [اصولگرا و اصلاح طلب] اینگونه است. در بعضی از سایتها و روزنامهها یکسری اسامی منتشر شد و گفتند در مجلس یازدهم هم چهار-پنج نفر احتمال دورخیز برای انتخابات ریاست جمهوری را دارند. از آنجا هم که انتخابات ریاست جمهوری در یک فرد خلاصه میشود معمولاً ۲ ماه قبل از انتخابات شکل و شمایل درست نمیگیرد.
بنابراین وقتی ثبت نامها آغاز میشود یکسری که درباره آنها حدس و گمان میزدند، کاندیدا خواهند شد، ثبت نام نمیکنند و حذف خواهند شد، سپس مسئله شورای نگهبان و احراز صلاحیتها مطرح میشود و بعد از اعلام کاندیداهایی که مورد تأیید شورای نگهبان قرار گرفتهاند باز یک عده کنار میروند و در مرحله آخر چند نفر باقی میمانند و از بین این چند نفر، باید تلاش شود که اصولگرایان و اصلاح طلبان به یک نفر برسند و یک نفر هم عنوان «میانه رو» را یدک میکشد. از این رو مصادیق ۲ ماه مانده به انتخابات جدی میشود، اکنون بیشتر در حد شایعات و توهمات است.
البته در این مدت یکی، دو نفر تمایل خود را برای کاندیداتوری اعلام کردند…
بله- عرض میکنم. ممکن است برخی اعلام کنند ما کاندیدا هستیم و در رسانهها هم روی آنها بحث و بررسی میشود. بعضیها هم منتظر هستند که آیا فرصتی برای آنها پیش میآید که به عنوان کاندیدای انتخابات وارد صحنه شوند یا نه.
این روزها بحث رئیس جمهور شدن یک چهره نظامی در رسانهها بویژه رسانههای اصلاح طلب زیاد مطرح میشود، نظر شما به عنوان یک فعال سیاسی شناخته شده درباره کاندیداتوری نظامیها در انتخابات چیست؟ و آیا احتمال میرود اصولگرایان در این دوره از یک چهره نظامی در انتخابات حمایت کنند؟
فردی که میخواهد وارد صحنه انتخابات شود، باید تجربه، علم، سابقه، تدبیر و خردجمعی و راه حلهایی که ارائه میدهد را در نظر بگیریم. به طور مثال «قالیباف» تا به حال چند مرتبه برای کاندیدای ریاست جمهوری آمده است و تا پیروزی هم پیش رفت و در حال حاضر هم رئیس یک قوه است. پس اینکه بگوییم هرکس نظامی شد، نمیتواند بیاید درست نیست، برعکس این مطلب را هم نباید بگوییم. یعنی اصولگرایان بیایند فقط تبلیغ کنند که این بار حتماً باید گزینه انتخابات، نظامی باشد.
معتقدم، از اصناف و اقشار مختلف هرکس بخواهد میتواند بیاید و کسانی که شورای نگهبان تأیید میکند، حق دارند رئیس جمهور شوند و مردم و فعالان سیاسی هم باید بنشینند و روی آن شاخصهای مؤثر در ریاست جمهوری حرف بزنند و نظر ارائه بدهند.
با این حال چرا رسانههای رقیب شما تلاش میکنند القا کنند، اصولگرایان میخواهند در انتخابات از یک چهره نظامی حمایت کنند؟، هدف آنها چیست؟
این یک نوع رقابت است. فرض میکنیم بنده تشخیص دادم کاندیدای اصلاح طلبان یک چهره اقتصادی از دولت است، شروع میکنم و می گویم اگر کار بلد بود، کارهایی در راستای حل مشکلات اقتصادی میکرد. اینها دیگر کار تبلیغاتی است به خاطر همین هرکس هر کاری میکند آن را ترجمه به توطئه نکنید. بله- کسی میتواند حدس بزند که اصولگرایان میخواهند با یک گزینه نظامی وارد میدان انتخابات شوند از این رو آنها بگویند نظامیها مناسب این کار نیستند. اما مهم این است که دروغ نگویند، تهمت نزنند، تخریب نکنند؛ این مسائل که بگویند نظامی مناسب است یا خیر، گناه نیست، اینها رقابتهای انتخاباتی است.
در هر دوره از انتخابات، شاهدیم برخی از کنشگران در هر دو جریان سیاسی خواهان حضور ناطق نوری در انتخابات هستند، به نظر شما این احتمال میرود در این دوره، او از حاشیه وارد متن عرصه سیاسی شود و حتی اگر نامزد نشد محوریت سازوکار اعتدال گرایان را بپذیرد؟
خیلی بعید بدانم. ما جلساتی با آقای ناطق تحت عنوان جلسات هیئت رئیسه مجالس چهارم و پنجم داریم و اخیراً هم این جلسه برگزار شده بود، ما تلاش کردیم که او فعال شود اما قاطعانه میگوید احساس تکلیف نمیکنم به همین جهت در حوزه علمیه خود مشغول به فعالیت است و ارادهای برای ورود به فعالیتهای سیاسی ندارد از این رو تمایلی برای نقش آفرینی در صحنه سیاسی چه به عنوان یک کاندیدای انتخابات و چه به عنوان کارگردان صحنه سیاسی ندارد.
بعضی از اصلاح طلبان میگویند ما در انتخابات کاندیدایی نداریم بنابراین شرکت نمیکنیم...
ممکن است نامزدهای حاضر در انتخابات، مطلوب هم نباشند اما به آن کسی که نزدیک است رأی بدهند، ما در تقسیم بندی ها میگوئیم خوب، بی تفاوت، بد، بدتر و حتی از معصوم روایت داریم که عقل آن نیست که بین خوب و بد را تشخیص میدهد، هر بچهای هم آن را تشخیص میدهد. عقل آن است که بین بد و بدتر بتواند بد را تشخیص بدهد و یا بین خوب و خوبتر، خوب را تشخیص بدهد. افرادی که پای صندوق میآیند باید از بین کاندیداها، نامزدهایی که به مواضع آنها نزدیک است، رأی بدهند.
البته من نظر شما را که گفتهاید اصلاح طلبان از هم اکنون بر شیپور عدم مشارکت در انتخابات میکوبند را قبول ندارم، این روزها شاهد بودیم، در جریان اصلاحات افرادی با صدو ربیانیه مردم و اصلاح طلبان را جهت شرکت در انتخابات دعوت کردهاند.
همین آقای خوئینیها که به بیانیه او اشاره کردهاید، در حالی اصلاح طلبان را به شرکت در انتخابات دعوت کرد که نهادهای انتخاباتی را زیر سوال برد، پیش از این هم برخی از نیروهای تندرو اصلاحات که سابقه حضور در وزارت کشور دولت اصلاحات را داشتند به نهادهای انتخاباتی حمله کرده بودند، پس این نوع دعوت خوئینیها چه پیامی دارد؟!
باید بین افرادی که میگویند نباید در انتخابات شرکت کنیم یا فردی که میگوید نباید در انتخابات شرکت کنیم مگر آنکه فلان اتفاق رخ دهد تفاوت قائل شویم. اشکال رسانهها این است که یک چوب بر میدارند و دنبال همه میدوند، این درست نیست. بالاخره آنکه میگوید ما در انتخابات شرکت میکنیم اما یک شرط و شروطی داریم باید پیرامون شرط و شروط آن صحبت کنیم.
نظر شما